صفحه اصلي > مقالات > آموزش موفقیت در کسب و کار با ایده های خلاقانه

آموزش موفقیت در کسب و کار با ایده های خلاقانه


13-04-1397, 11:00. نويسنده: Elmina

درآمد باران : افراد هنگامی که اقدام به راه اندازی کسب و کار میکنند ، بیشتر در صدد این هستند که تمام انرژی خود را صرف اعداد و ارقام کنند و اگر از این گونه افراد در رابطه با لذت بردن از کسب و کارشان صحبت کنید ، ابتدا و انتهای مکالمه به اعداد و ارقام و ... ختم می شود . مساله ای که مطرح می شود این است که چرا وقتی میتوان همزمان با کسب درآمد ، از حرفه خود لذت برد ، این امر نادیده گرفته می شود ؟ 

با ارائه راهکارهای خلاقیت و بهره گیری از نیروی ذهن خلاق و مبتکرتان در هر زمینه کاری ( کوچک یا بزرگ ) مطمئن باشید ، کسب و کاری پر رونق را تجربه خواهید کرد. این مقاله و راهنمایی هایی که می تواند به شما در این زمینه ارائه دهد ، اولین قدمی است که میتوانید برای شروع و پیشرفت در حرفه تان برداری. 

 

آموزش موفقیت در کسب و کار

 

متاسفانه خیلی از کارآفرینان تو دام اعداد و ارقام میفتن.
خوبی نوآوری اینه که می‌تونین همزمان با الگوهای خلاقانۀ کسب و کار، بازی کنید و لذت ببرید.

پابلو پیکاسو زمانی گفته بود: ”من با یک ایده شروع می‌کنم و بعد از مدتی به چیز دیگه‌ای تبدیل می‌شه.“
الگوی کسب و کار شبیه یک بوم نقاشیه، با این تفاوت که قراره کارآفرینی رو روش طراحی کنین.

همۀ کارآفرینان، مثل هنرمندان یه ایده مبهم دارن و دوست دارن ابزاری داشته باشن تا بتونن اون رو به واقعیت تبدیل کنن.
یه ایده‌ کسب و کار هر چقدر هم خوب باشه در نهایت فقط یه نقطه شروعه.
این ایده‌ها وقتی رشد پیدا می‌کنن که شروع آزمایش کردن. گاهی ایده شما می‌تونه یه ایده جدید خلق کنه.
من معتقدم هر کارآفرینی جذب شکوه دنیای علم و هنر خواهد شد.

چرا؟
یه چالش مهم برای یه کارآفرین، اینه که بتونه ایده خودش رو برای دیگران توضیح بده و نظر اون‌ها رو جلب کنه.
برای خیلی از کارآفرینان برای این کار به زمان زیادی نیاز دارن، خصوصا وقتی ایدۀ کسب و کار رو به مشتریان بالقوه، سرمایه‌گذاران، و غریبه‌ها ارائه کنن.

در این مقاله، شما را با سه تکنیک و ابزار آزمایش‌شده برای طراحی مدل کسب و کار آشنا می‌کنم که کلیشه‌های ذهن شما رو میشکنه.

تکنیک‌های طراحی الگوی کسب و کار

تکنیک‌های زیادی وجود داره ولی من این سه تا رو انتخاب کردم:
1. بینش‌های مشتری
2. ایده‌پردازی
3. تفکر بصری

شما به ‌عنوان یک کارآفرین خیلی با طراحی سرو کار دارین.
شما باید محصول یا خدمات، ساختار سازمان، موضوع کار و خیلی چیزای دیگه رو طراحی کنین، اما خیلی وقت‌ها این طراحی اشتباهه چون از ابزار اشتباهی برای اون استفاده شده.

به طور مثال خیلی از کارآفرینان برای طراحی‌های خودشون از اکسل استفاده می‌کنن، درحالی‌که اکسل یک ابزار تحلیلیه و به درد طراحی نمی‌خوره.

شما در درجه اول به یه ابزار مناسب نیاز دارین.

تکنیک 1: طراحی الگوی کسب و کار برمبنای بینش‌ از اطلاعات مشتری:

یه اشتباه رایج بین کارآفرینان وجود داره.
اگه به تاریخچه کسب و کارهای نوپای شکست‌خورده نگاه کنین، طرح‌ها و گرایشات خاصی رو می‌بینین که در استارتاپ‌های موفق وجود نداره.
یه مساله خیلی ساده که اون‌ها بهش توجه نکردن اینه که فقط روی تحقیقات بازار سرمایه‌گذاری کردن، و از تاثیر بینش مشتری غافل شدن. طبق نظر محققان، این یکی از بزرگ‌ترین دلایل شکست یک کسب و کار نوپاست.

این درحالیه که به‌راحتی می‌شه از این مسئله جلوگیری کرد. کافیه سعی کنین الگوی کسب و کار خودتون رو از نگاه مشتری ببینین، در این صورت کلی راه حل خوب و کاربردی به ذهنتون می‌رسه.

یک مثال عالی از این رویکرد محصول آیپاد اپل است.

وقتی از نگاه مشتری بررسی کنین و سود و زیان اون رو در نظر بگیرین، متوجه میشین که همه موسیقی رو دوست دارن اما هیچکس حاضر نیست یه پخش کننده بزرگ موسیقی رو هر جایی با خودش ببره. در عوض یه وسیله کوچک، بی‌سیم و با امکان دانلود موسیقی در لحظه، مورد علاقه خیلی از آدم‌هاست.

علاوه بر اون اپل با توجه به بینش‌های مشتری اپل استور رو خلق کرد و درست وقتی ‌که موسیقی دزدی و دانلود غیرقانونی بسیار محبوب بود این مشکل رو برای همه حل کرد.
اپل یک الگوی کسب و کار خلق کرد که هنوز درآمد بسیار بالایی براش به همراه داره و اون رو بر بازار موسیقی دیجیتال حاکم کرد.

نکته اینه، اگر می‌خواهید راه‌حل ابتکاری یا ایدۀ جذاب شما مثل ویروس توی بازار پخش بشه باید دیدگاه مشتری رو در ارزیابی الگوی کسب و کار نوپای خود بگنجانید.

داشتن درکی عمیق از نیاز، خواسته، کارهای روزمره، چالش‌ها، نگرانی‌ها، و آرزوهای مشتری، خیلی مهمه.
باید این نقل قول از هنری فورد رو شنیده باشید: ” اگر از مشتریانم می‌پرسیدم که چه می‌خواهند، به من می‌گفتند ”یک اسب سریع‌تر“.

بوم یا نقشۀ همدلی چیست؟

دیدگاه خودتون رو تغییر بدین: شما الان یه تعدادی مشتری دارین که براتون کافیه اما از کجا معلوم چند سال آینده هم این مشتری‌ها به شما وفادار باشن.

چالش این است: ”ما باید به کدوم دسته از مشتریان توجه کنیم؟“
شما ممکنه با تمرکز روی یه دسته از مشتریان ثبات سرمایه‌گذاری داشته باشین، اما احتمالش خیلی زیاده که این ثبات پابرجا نباشه و این روش یه جایی با شکست روبرو بشه.

نکته اینجاست که یه طرح ثابت سرمایه‌گذاری مانع از این میشه که به آینده توجه کنین. چرا همه‌چیز رو برای یه دسته از مشتریان که درمقابل هر تغییری در آینده آسیب‌پذیرن به خطر میندازین؟

دیدگاهتون رو تغییر بدین
باید از رقبا هوشمندتر باشید و ذهنیت خودتون رو از اجرای یک الگوی کسب و کار با محوریت سازمان به یک الگوی کسب و کار با محوریت مشتری تغییر بدین.

بسیار خوب، چطور باید این کار رو انجام داد؟
وقتی میخوایم به از بینش مشتری استفاده کنیم باید از یه ابزار ساده استفاده کنیم. این ابزار ”نقشۀ همدلی“ نامیده می‌شود.
نقشۀ همدلی بسیار قدرتمند و در عین حال ساده است، مهمتر از اون اینکه به صورت بصری به شما کمک می‌کنه.
نقشۀ همدلی به این شکل کار می‌کنه. . بوم یا نقشۀ همدلی رو اینجا دانلود کنید

 

این نقشه بسیار مفیده، خصوصاً وقتی که روی الگوی کسب و کار خود کار می‌کنین و حلقه‌های مشتریان رو تعریف می‌کنین.
درمیان همه‌ی حلقه‌های مشتریان باید سه تا ویژگی رو انتخاب کنین(ترجیحاً ویژگی‌های امیدوارکننده) و با شش پرسش فهرست شده اون‌ها رو به تصویر بکشین.

فراموش نکنید که برای کار با نقشۀ همدلی باید بین اعضای تیمتون همکاری خوبی وجود داشته باشه.

به کاندیداهای خودتون یه اسم خیالی بدین (مثلاً احسان یا مریم) و اون‌ها رو با همه معیارهایی که در حلقۀ مشتریان تعریف کردین، انطباق بدین.
چیزی که مهمه اینه که باید شبیه کسانی باشن که محصول شما می‌تونه براشون جالب باشه.
سعی کنید تا حد امکان دقیق باشید، می‌تونین ویژگی‌های جمعیت‌شناسی، درآمد، وضعیت تأهل، سن، جنسیت، عادات، علایق رو هم در نظر بگیرین.

در ”کتاب خلق الگوی کسب و کار“، الکساندر از نقشۀ همدلی به عنوان یک ابزار تفکر بصری یاد کرد که ”یک تصویرگر واقعاً ساده‌ی مشتریه“.

 

 

آموزش مفهوم نقشه همدلی

 

شخصیت مشتری خودمون رو کشف کنیم

چطوری شخصیت مشتری خودمون رو کشف کنیم؟
ابزارهای زیادی برای تحقیقات بازار طراحی شده که به شما کمک می‌کنه اطلاعات جمعیت‌شناسی رو از مشتریان جمع‌آوری کنین. اما نقشۀ همدلی، این اطلاعات رو به سطح دیگه‌ای می‌بره چون کمک می‌کنه درک بهتری از مشتری احتمالی، از نظر محیط، رفتار، نگرانی‌ها، شخصیت و آرزوها پیدا کنین.

نکته: نقشه همدلی به شما کمک می‌کنه مدل کسب و کارتون رو روی زیربنای درستی بچینید و یه حلقه مشتریان تعریف‌شده‌ی کوچک ولی قابل اعتماد بهتون میده. فواید نقشه همدلی می‌تونه موارد زیر باشه:

1. پیشنهاد ارزش بهتر
2. راهبرد ارتباط مؤثر با مشتری
3. درک صحیح از ترجیحات مشتری و آنچه که دوست دارند بابتش پول بدهند.
4. جریان سادۀ درآمد
5. الگوی قوی‌تر کسب و کار

کار کردن با نقشۀ همدلی رو با پرسیدن شش سؤال شروع کنید.

بهترین راه برای کار کردن با نقشۀ همدلی چاپ اون و قرار دادنش روی یک دیواره.
تمرکز شما باید بر حیطه‌های زیر باشه:

مشتری شما چه فکر و حسی داره؟

اینجا باید تلاش کنید هر چی تو مغز مشتری شما می‌گذره رو کشف کنین. به عنوان مثال می‎‌تونین این سوالات رو در نظر بگیرین:
1. چه چیزی واقعاً براش اهمیت داره؟ (ممکنه به زبان نیاره!)
2. بیشتر وقت‌ها به چی فکر می‌کنه؟
3. چه چیزی اون رو نگران می‌کنه؟
4. چه آرزوهایی داره؟
5. احساسات و عواطف چه نقشی تو زندگیش داره ؟
6. چی می‌تونه احساساتش رو تحریک کنه؟
7. چی می‌تونه اون رو شب بیدار نگه داره؟
8. چی می‌تونه اون رو شگفت‌زده کنه؟

 

مشتری در طول روز چی می‌شنوه؟

 

این بخش به فاکتورهایی اشاره داره که روی تفکرش تأثیر می‌گذاره، خصوصاً وقتی از طرف دوستان، خانواده، یا افراد دیگه باشه که روی اون نفوذ دارن.
1. دوستان نزدیکش چی می‌گن؟
2. نامزد، همسر، یا بچه‌هاش چی می‌گن؟
3. چه کسی بیشترین نفوذ را داره؟
4. اطرافیانش چطور روی اون تأثیر می‌گذارن؟
5. به جز اطرافیان چی روی اون نفوذ داره؟ مثلاً رسانه‌های اجتماعی، جامعه و….

 

مشتری چه چیزایی را در اطرافش می‌بینه؟

 

این بخش دربارۀ فاکتورهای بصریه که روی تصمیمات مشتری اثر می‌گذارن.
1. اطرافیان اون کیا هستن؟
2. دوستان اون کیا هستن؟
3. محیط اون چه شکلیه؟
4. چه چیزهایی در محیط اطرافش روی اون تأثیر می‌گذاره؟
5. دوستانش از چه خدماتی استفاده می‌کنن که ممکنه به اون هم معرفی کرده باشن؟
6. کدام‌یک از رقیبان شما اطراف اون هستن؟
7. رقبای شما روزانه چه پیشنهاداتی بهش ارائه میدن؟
8. با چه مشکلاتی روبروست؟

چی می‌گه و چی کار می‌کنه؟

باید نگرش مشتری رو بررسی کنین و ببینین به چه رفتار و اعمالی منجر میشه.
1. نگرش او نسبت به دیگران چطوره؟
2. در جامعه چه کار می‌کنه؟
3. رفتارش چطور تغییر کرده؟
4. نگرش اون چیه؟
5. چه چیزی را می‌تونه با دیگران تقسیم کنه؟
6. بین چیزی که می‌گه با چیزی که واقعا احساس می‌کنه و میبینه چه فرقی وجود داره ؟

مشکلاتش چیه و دنبال حل کردن چه چیزیه؟

مشکلات اون ارتباط مستقیم با ارزش پیشنهادی شما داره، پس سعی کنین تا حد ممکن اون‌ها رو به ‌درستی درک کنین. بیشتر استارتاپ‌ها برای حل یه مشکل به وجود اومدن. به سوالات زیر فکر کنین:
1. با چه ترس‌ها، نا‌ امیدی‌ها، یا موانعی روبه‌روست؟
2. چه نقاط ضعفی داره؟
3. کدوم مشکلات براش توی اولویت هستن؟
4. نیازها و تمایلات اون‌ چیه؟
5. چه موانع و چالش‌هایی بین او و آرزوهایش وجود داره؟
6. تا چه حدی تمایل دارد ریسک‌پذیری داشته باشد و چه ریسکی رو می‌پذیره؟

مشتری با خرید از شما دنبال به دست آوردن چیه؟

شناختن منافع مشتری می‌تونه بر ارزش پیشنهادی، الگوی قیمت‌گذاری، و برنامه‌ریزی تولید محصول شما تأثیر بگذاره.
1. آرزو داره به چی برسه؟
2. موفقیت برای اون چیه و معیارش برای خوشبختی چیه؟
3. واقعا و به دور از تاثیر جامعه و اطرافیانش، چی می‌خواد؟
4. از چه روش‌هایی برای رسیدنش به هدف استفاده می‌کنه؟

تکنیک ایده‌پردازی:

خلق ایده‌های جدید برای الگوی کسب و کار: ایده‌پردازی وقتی شکل می‌گیره که تصمیم داریم یک الگوی جدید و ابتکاری کسب و کار طراحی ‌کنیم.
یکی از مهم‌ترین فاکتورها برای طراحی یک الگوی ابتکاری کسب و کار در اختیار داشتن یک فرایند خلاقانه است.
یه فرایند خلاقانه نه تنها کمک می‌کنه تا چندین ایده خلق کنین و بهترینش رو انتخاب کنین.

این فرایند خلاقانه در طراحی الگوی کسب و کار نوپا ”ایده‌پردازی“ نامیده می‌شه.

الگوی کسب و کار جدید باید قابل اعتماد باشه. برای اطمینان از این مسئله، باید ایده‌پردازی بلد باشید.
در گذشته، بیشتر صنایع از یک الگوی یکسان و غالب برای رقابت با هم استفاده می‌کردن. اما وقتی شما از ابزارهای رویکردهای خلاقانه مثل ایده‌پردازی استفاده کنین، گزینه‌های زیادی برای الگوی کسب و کارتون دارین که می‌تونین ازش استفاده کنین.
ایده‌پردازی این مزیت رو داره که چندین کسب و کار شبیه هم بتونن با مدل‌های مختلف کار کنن و این به همه اون‌ها قدرت میده خصوصا اونی که ایده‌پردازی بهتری انجام داده.

همیشه یه چالش‌هایی دربارۀ الگوهای خلاقانۀ کسب و کار وجود داره. اول باید بدونیم الگوی خلاقانه کسب و کار دقیقا چیه، بعد می‌تونیم به چالش‌ها رسیدگی کنیم.

هیچ نشانه‌ای تو گذشته کسب و کارها وجود نداره که به شما کمک کنه مدل خلاقیتتون رو از روی اون کپی کنین.
در واقع کپی کردن از رقبا، خلاقیت محسوب نمیشه.
شما باید بتونین یک مکانیزم جدید پویا خلق کنین که درآمد و ارزش تولید کنه.

چطور میشه این کار رو کرد؟ باید متفاوت با همیشه فکر کنین! برای اینکه بتونین ایده‌های واقعاً جدید خلق کینن باید خارج از چارچوب معمول فکر کنید، وضعیت موجود را نادیده بگیرین و نگرانی‌ها را درباره‌ی اینکه ایده شما تا چه حد قابل اجرا هست کنار بگذارین.

الگوی خلاقانه کسب و کار نوپا چیه؟

الگوی خلاقانه کسب و کار نوپای شما باید هر روشی را که پیش‌تر برای طراحی الگوهای اصلی به‌کار می بردید، به چالش بکشه.
باید شما را وادار کنه به ایده‌های نوآورانۀ کارآفرینی و قابلیت‌های جدید فکر کنین:
• خدمت به مشتریان ناراضی
• نفوذ به حلقه‌ی جدید مشتریان
• رسیدگی به نیازهای کشف‌نشده‌ی مشتری

ایده‌پردازی دو مرحله‌ی اصلی داره:

1. خلق ایده: در این مرحله باید ایده‌های زیادی خلق بشه و کمیت مهمتر از کیفیته.
2. ترکیب: که در اون ایده‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرن و ایده‌های خوب انتخاب می‌شن.

مرحلۀ اول کاملاً روشنه باید تا می‌تونین ایده‌های کسب و کار خلق کنین. وقتی به مرحله‌ی ترکیب رسیدین و دارین گزینه‌هاتون رو محدود می‌کنین، باید یادتون باشه که نیازی نیست گزینه‌هایی رو انتخاب کنین که الزاماً ترکیب پیچیده‌ای از الگوهای کسب و کار باشه.

این مسئله بستگی به این داره که شما سعی می‌کنید با استفاده از الگوهای خلاقیت به چی برسین.

برای مثال، می‌تونین روی ایده‌های خلاقانۀ کسب و کاری تمرکز کنین که اگر نقاط شروع کسب و کار فعلی خودتون رو گسترش بدین، به شما کمک می‌کنه از رقبای خودتون جلو بزنین.
نقاط شروع زیادی برای خلق ایده‌ها وجود داره.

راحت‌ترین و عملی‌ترین نقاط عبارتند از: کانون‌ها، و پرسش‌های شرطی.

کانون‌ها در خلق الگوی کسب و کار:

کانون قطعه‌ای ساختار الگوی کسب و کار شماست که ایده شما از اونجا شروع میشه. شما می‌تونین یک کانون یا چند کانون داشته باشین.
در کل، 4 کانون ابتکار الگوی کسب و کار وجود داره:

 

کانون منبع محور

این کانون وقتی به کار میره که نقطۀ شروع شما زیرساخت فعلیتون باشه و بخواین با تاثیر روی اون کسب و کارتون رو خلاقانه کنین.

کانون ارزش محور

این کانون با ارزش پیشنهادی و چیزی که در کسب و کارتون ارائه می‌دین، ارتباط متقابل دارد. این کانون در مورد کاهش ریسک‌ها، کاهش هزینه‌ها یا افزایش بهره‌وری صحبت می‌کنه.

کانون مشتری محور

این کانون روی یک نیاز خاص از یه دسته از مشتریان تمرکز می‌کنه تا خدمات یا محصول جدیدی ارائه بده که نیاز اون‌ها رو برطرف کنه.

کانون مالی محور

این کانون رو وقتی بخواین یک جریان درآمد نوآورانه خلق کنین و با یک الگوی کاملاً متفاوت هزینه یا قیمت‌گذاری کنین.

دقت کنین که الگوی کسب و کار شبیه یک بالونه. حتی اگه یه بخش رو حذف کنین روی همه اجزا تاثیر میزاره.

این نکته در مورد کانون‌های دیگه هم صدق می‌کنه.

هر کدوم از کانون‌های بالا می‌تونه نقطه شروع شما باشه و باید بدونین که هر کدوم رو انتخاب کنین قطعا روی هر هشت ساختار دیگه‌ی مدل کسب و کار شما تاثیر میزاره.

استفاده از پرسش‌های شرطی برای طراحی الگوهای خلاقانه کسب و کار

تقریبا تمام کارآفرینانی که سعی کردن کسب و کار خلاقانه طراحی کنن با کلی مشکل مواجه شدن و وقتی ازشون سوالات بیشتری بپرسی به این نتیجه میرسی که بزرگترین چالش پیش روی اون‌ها شرایطی بود که توش قرار داشتن و چون تمام تمرکزشون رو گرفته بود نمی‌گذاشت تفکر بیرون از عادت داشته باشن.

وقتی به وضعیت موجود بچسبین ناچارین دربارۀ الگوی عملیاتی فعلی، جریان فعلی مالی و … فکر کنین و قطعا خلاقیت شما از بین میره. این مشکل یه راه حل ساده داره. قبل از هر کاری باید هر فرضیه و نظریه‌ی رایجی رو که بهش ایمان دارین به چالش بکشید.

می‌تونین این کار رو با پرسیدن سؤالات شرطی انجام بدین.

سوالات شرطی به شما نشان میده که خیلی چیزها اون‌طور که به نظر می‌رسیده غیرممکن نیست.

یک مثال عالی الگوی جالب کسب و کاری است که “ایکیا” برای فروش اسباب منزل انتخاب کرد.

شما یک قطعه اسباب منزل با قطعات جدا از “ایکیا” می‌خرین، به راحتی با خودتون می‌برین خونه و با دستورالعملی که داره قطعات رو سرهم می‌کنین.

این کار الان خیلی رایج شده اما اون موقع‌ که “ایکیا” این الگو را ارائه داد، ایده عجیبی بود.

پرسیدن سؤالات شرطی کمک می‌کنه تا محدودیت‌های الگوی فعلیتون رو پیدا کنین و ایده جامع و به درد بخوری طراحی کنین.

در پرسش‌های شرطی باید موارد زیر رو رعایت کنین:

  • به چالش کشیدن الگوهای مرسوم کسب و کار.
  • به چالش کشیدن روش تفکر شما درباره‌ی اینکه چطور کسب و کارتون رو اداره کنین.
  • به جای نقطه پایان و نتیجه روی نقطه شروع تمرکز کنه.
  • با یک پیشنهاد جذاب و در عین حال دشوار شما رو تحریک کنه.
  • به چالش کشیدن شما برای کشف الگوی کسب و کار که کمک کنه فرضیه شما عملی بشه.

ممکنه تعدادی از سوالات شرطی شما بدون جواب باقی بمونه چون سوالات انقدر فکرتون رو درگیر می‌کنه که فرصت نمی‌کنین به همه سوالات جواب بدین.

فرآیند ایده‌پردازی و ایده‌سازی

فرآیند طراحی ایده یا ایده‌سازی میتونه چندین شکل داشته باشه چون در مورد نوآوری و استفاده از روشهای خلاقانه برای طراحی یک مدل کسب و کار است.
قبل از شروع جلسه، پیشنهاد میکنم از تکنیک گاواحمق برای شکستن یخ حاضرین استفاده کنید و تیم را از کار روزمره‌شون بیرون بکشید.
تمرین گاو احمق ممکنه احمقانه به نظر برسه اما در سراسر جهان آزمایش شده و ثابت شده که تمرینی عالی برای آماده شدن همه افراد برای تولید ایده‌های نوآورانه است

 

در زیر نحوه اجرائ تکنیک گاو احمق ارائه شده است:

• از تیم خود بخواهید در مورد ویژگی‌های یک گاو صحبت کنند!
این کار میتونه تمرین خوبی برای آغاز جلسه باشد
• سپس از همه بخواید 3 مدل مختلف کسب و کار را با استفاده از تصویر یک گاو طراحی کنن.
• هدف از این تمرین استفاده از ویژگیهای گاو و بیرون کشیدن یک مدل کسب و کار نوآورانه است.
•این کار نباید زیاد طول بکشه،
بنابراین مطمئن شید که تمرین 3 دقیقه بیشتر طول نخواهد کشید.

هنگامی که تمرین گاو احمق را انجام دادید، می‌تونید شروع به کار کردن روی پنج مرحله فرایند ایده کنید

در ادامه، 5 مرحله فرایند ایده کردن آورده شده است:
مرحله 1: گرد آوری قوا و سربازان

اولین کاری که باید انجام بدید ترکیب و تشکیل تیمه
در این مرحله فقط با خودتون صادق باشید و به این سوال کلیدی پاسخ دهید:
آیا تیم ما به اندازه کافی متنوع است که بتونه ایده‌های نوآورانه‌ای برای مدل کسب و کار ارائه بده؟

گزینشی عمل نکنید و تیمی را با تنوعی از نظر سنوات، سن، سطح تجربه، واحد کسب و کار، دانش مشتری و تخصص حرفه‌ای تشکیل بدید.
میتونید از این تکنیکها هنگام گردآوری یک تیم متنوع استفاده کنید.
• سعی کنید همه افراد را درگیر کنید، نه فقط “افراد خلاق” چون آونها هم انسان هستند و نقاط کور خودشون را دارند.
• فراموش نکنید که کسانی را که در همه 9 بلوک بوم کسب و کار، مانند کانال های توزیع، جریانهای درآمد یا منابع کلیدی، دخیل و اثرگذار هستند، به پیوستن به جلسه تبادل اندیشه دعوت کنید.
مطمئن شید که همه میدونن گوش دادن فعال به چه معنا است. اگر نمیدونند، به آنها آموزش دهید.
• اظهار نظر را به عنوان یک تمرین تیمی پذیرا باشید، درخواست مشارکت کنید و اجازه دهید فردی بی‌طرف پروسه را پیش ببره
• مردم، اغلب به استراتژی کاهش هزینه و یا تبلیغ یک محصول تقویت کننده درآمد می‌چسبند. این روش‌ها هیچ ارتباطی با نوآوری ندارند. تیمتون را تشویق کنید ایده‌هایی رو از تمام 9 بلوک پیشنهاد کنند.
• به هیچ وجه فرایند تفکر خلاق رو به واحد تحقیق و توسعه خودتون نسپارید و یا آن را برون‌سپاری نکنید. میتونید آنها را دعوت به مشارکت کنید، اما این کار هرگز نباید در دست یک واحد باشد!
• تیم خود را تا حد امکان متنوع کنید. تنوع به شما کمک خواهد کرد ایده‌های جدیدی را تولید، بحث و انتخاب کنید.

مرحله 2: غوطه‌وری

هنگامی که همه را آماده کردید، باید روی تحقیق و جمع آوری داده‌ها و کمی تجزیه و تحلیل تمرکز کنید.
سوال کلیدی در این نقطه زمانی باید حول حوزه‌های تحقیقاتی باشه.

ضروری است بدانیم کدام عناصر را باید قبل از شروع ایده‌های مدل کسب و کار مطالعه کنیم.
شما و تیمتون باید به صورت ایده آل یک مرحله غوطه‌وری را پشت سر بگذارید که در آن حوزه‌های خاصی از کسب و کار خود را مطالعه کنید.
به عنوان مثال، بسته به اهداف کسب و کار شما، ممکنه لازم باشه رفتارهای مشتری را بررسی کنید یا اینکه چگونه با چشم انداز ارتباط برقرار کنید.
همچنین میتونید تاثیر تغییرات در فنآوری های جدید و محدودیت مدل‌های کسب و کار موجود و غیره را در نظر بگیرید.
در واقع هیچ محدودیت زمانی وجود نداره که مجبور به پایان رساندن فاز غوطه‌وری باشید چون ممکنه حتی چند ماه طول بکشد یا در چند تمرین مانند بوم همدلی یا نقشه همدلی به نتیجه برسد.

مرحله 3: بسط

گام بعدی شناسایی نقاط شروع و آموختن نحوه بسط از این نقاطه.
در طول مرحله توسعه، باید روی نقاط شروع خود برای ایجاد ایده‌های کاری تمرکز کنید.
باید اطمینان حاصل کنید که تمام 9 بلوک بوم مدل کسب و کار خود را در نظر دارید.
سوال اصلی باید در مورد این باشد که چه نوآوری‌هایی را می‌توانید برای هر بلوک تصور کنیم؟
چقدر میتونیم در جریان درآمدی خودمون، یا روابط با مشتری، و غیره نوآوری داشته باشیم!

در این مرحله، نباید بیش از حد درباره کیفیت ایده‌های مدل کسب و کار خود نگران باشید، زیرا آنچه اکنون مهم است کمیت است نه کیفیت.

هرچه ایده‌های کسب و کار بیشتری داشته باشید بهتره،
پس ایده‌ها را خیلی زود مورد انتقاد قرار ندهید، در عوض، بر طوفان مغزی و تبادل نظر و ثبت تمام ایده‌ها متمرکز شید.
تبادل نظر که بعضی جاها طوفان فکری هم ترجمه شده فرآیندی است که مردم ایده‌های خود را در مورد چگونگی دستیابی به اهداف خاص به اشتراک میگذارن.

جلسه تبادل نظر حرفه ای

به نظرم کلمه‌ی طوفان فکری ترجمه‌ی خوبی نیست و ما بجاش از “تبادل نظر حرفه‌ای” استفاده میکنیم. ضروریه که جلسه تبادل نظر حرفه‌ای به خوبی اداره بشه، در غیر این صورت میتونه یک فاجعه کامل و اتلاف وقت باشد.
در اینجا چند نکته عالی برای انجام یک جلسه تبادل نظر حرفه‌ای را ارائه می کنیم:

• با بیان مساله شروع کنید و آن را برای همه کاملا روشن کنید.
هدف از جلسه‌ی تبادل نظر حرفه‌ای شما یافتن ایده‌هایی است که میتونن منجر به رسیدن به راه حل مشکل شوند. در این مورد که ما به دنبال ایده‌هایی برای نوآوری در مدل کسب و کار هستیم، بیان مساله شما باید در مورد نیازها و خواسته‌های مشتری باشد.
• متمرکز بمانید! جلسه تبادل نظر حرفه‌ای را در جهت درست حفظ کنید.
• اگر بحث از مسیر پیشنهادی خودش منحرف شد، باید مکث کنید، به عقب برگردید و توجه اعضای تیم را به بیان مساله معطوف کنید.
• مطمئن بشید که قوانین تبادل نظر حرفه‌ای را برای همه روشن کردید و در طول جلسه کامل اجرا می‌کنید.
در اینجا چند قانون کلی برای جلسات تبادل نظر حرفه‌ای ارائه میکنیم که میتونید پیاده کنید:

1.  نقد و بررسی را آزاد بگذارید
2.  در آنِ واحد فقط روی یک موضوع کار کنید
3. در این مرحله کمّیت مهمّه
4. تا جایی که ممکن است بصری باشید
5. ایده‌های خارج از چارچوب را تشویق کنید

نکته: همیشه از یادداشت‌های چسبان (استیکی نوت) استفاده کنید و روی آنها بنویسید. به این ترتیب شما میتونید به راحتی ایده‌هاتون رو از روی بوم جابجا کنید و یا حتی در صورت لزوم حذف کنید.

مرحله 4: انتخاب معیار

حالا که جلسه تبادل نظر حرفه‌ای شما تمام شده است، باید ایده‌های زیادی داشته باشید. داشتن ایده‌های زیاد ممکن است گیج کننده باشد به همین دلیل است که گام بعدی اولویت بندی آنها با استفاده از معیارهای مهم است.. این یکی از مهمتزی بخشهاییست که در روند هک رشد به کارتون میاد.

نگرانی اصلی شما باید در مورد بدست آوردن مهمترین معیارهای اولویت‌بندی ایده های مدل کسب و کار شما باشه.

قاعده کلی در تعریف معیار انتخاب چند ایده قابل کنترله که مربوط به زمینه کسب و کار شما باشند. سپس بسته به هدف شما، میتونید عواملی مثل زمان تحویل و اتمام، بازگشت هزینه، مزایای رقابتی، و غیره را انتخاب کنید.

کاملا ضروری است تا عواملی را در نظر بگیرید که ممکنه مشتریان شما برای پذیرش راحت مدل کسب و کار جدید شما در مقابلش جبهه بگیرند

مرحله 5: نمونه‌سازی

حالا که شما چند ایده را انتخاب کردید، وقتش که عمیقتر به مسئله نگاه کنید. از آنجایی که معیارهای خودتون رو در مرحله قبلی تعریف کرده بودید، و مدل‌های کسب و کار را فهرست کردید، می-تونید تعداد ایده‌های مدل کسب و کار را به حداقل 3 و حداکثر 5 مدل کسب و کار بالقوه کاهش بدید.

مدل کسب و کار را برای هر ایدهی انتخابی آماده کنید و آنها را شروع کنید. مهمّه که حداقل بدونید که این مدل‌های کسب و کار چه شکلی هستند.

این جایی است که میتونید انتخاب کنید بر کدام نوآوری مدل کسب و کار باید تمرکز کنید. این مدل کسب و کار رو میتونید بعدآ با تکنیکهای هک رشد گسترس بدید.

تکنیک 3: تفکر بصری

وقتی که خاطراتم را به یاد میآرم که مجبور بودم زمان زیادی را صرف نوشتن یک مدل کسب و کار طولانی با استفاده از قالب شرکت تهیه کنم، تنها واژه‌ای که به ذهنم میرسه توصیفش کنم کلمه‌ی “خسته کننده و فرسایشی” است.

مطمئنم که با من موافق هستید که روش سنتی نوشتن مدل کسب و کار واقعا کارآمد نبود.

برای صرفه‌جویی در وقت و دستیابی سریعتر به نتایج، به ویژه هنگام استفاده از بوم مدل کسب و کار، لازمه که تا حد امکان آن را بصری کنید.
برای انجام این کار، باید از تکنیک‌های تفکر بصری و تفکر خلاق استفاده کنید که به شما این امکان را میده که به راحتی اهداف مختلفی را به شیوه بصری مورد بحث قرار بدید.

میدونید که مدل کسب و کار شما بیش از یک جنبه برای بررسی دارد و پیچیدگی مدل کسب و کار و روابط بین 9 بلوک اجتناب ناپذیر است

تعجب میکنید که چرا خیلی وقتها کارآفرینهایی که شکست میخورن به خاطر عدم مهارتهای تجسمی به دام اطلاعات و ایده‌ها می‌افتن.  به همین خاطر استفاده از ابزارهای تفکر بصری مانند تصاویر، طرح‌ها، نمودارها و یادداشت‌های چسبان به شما کمک می¬کنه تا در کمترین زمان، مدل کسب و کار خود را با تفکر خلاق طراحی کنید و با استراتژیهای هک رشد گسترش بدید.
اجازه بدهید چند تکنیک فوق‌العاده شگفت‌ا گیز را با شما مطرح کنم

تفکر بصری اجازه میده که مدل کسب و کار خودتون را ساده ایجاد کنید،
بحثهای واضح‌تری داشته باشید و در مسیر پیشرفت خود تغییراتی را ایجاد کنید.
استفاده از تکنیک‌های تفکر بصری در طراحی مدل کسب و کار جدید و ایجاد تغییرات در مدل موجود به خوبی جواب میده.

امروزه، کارآفرینان و صاحبان کسب و کار بر ابزارهایی مانند مایکروسافت اکسل و نرمافزارهای مشابه برای بحث در مورد چالشها، برنامه‌ها و گزارش‌های خود متکی هستند. راستش اینها واجبه امّا این خنده‌داره چون ابزارهای بصری مانند نمودارها، گراف‌ها، دیاگرام‌ها و غیره به ندرت برای مورد بحث قرار دادن ایده‌ها، بررسی فرصت‌ها و تعریف مسائل کاری مورد استفاده قرار می‌گیرن.

در این مرحله، شما را به فرایند تعریف، بحث و تغییر مدل‌های کسب و کار تشویق می‌کنم و به شما کمک میکنیم متوجه باشید که تفکر بصری چطور میتونه استفاده از تکنیکها هک رشد زا در کسب و کار شما ساده تر کنه.

بصری‌سازی با یادداشت‌های چسبان.

از آنجا که نمی‌توانید (یعنی بهتزه که این کار رو نکنید) روی مدل کسب و کار خودتون با قلم چیزی بنویسید، به ابزاری نیاز دارید که بتونید ایده‌های خودتون را روی اون طراحی کنید و  به هر جا ببرید.

یادداشت‌های چسبان مهمترین و ضروریترین ابزار در هنگام طراحی بوم مدل کسب و کار شماست. داشتن یادداشت‌های چسبان در بحث مدل کسب و کار، تفکر خلاق، ایده‌پردازی و هک رشد ضروریه چون به ندرت اتفاق می‌افته که همه بلافاصله بر سر یک موضوع به توافق برسند.

هنگامی که با استفاده از اونها ایده‌پردازی رو تمرین میکنید، یادداشت¬‌ای چسبنده دیگه فقط یک تکه کاغذ نیستند بلکه نشان‌دهنده بلوکی از مدل کسب و کار هستند و تبدیل به برداری برای بحث استراتژیک میشوند.

در اینجا یک راهنمای 3 مرحله‌ای برای استفاده از یادداشت‌های چسبنده در بحثهای اکتشافی ارائه میکنیم:

از ماژیک استفاده کنید چون از نوشتن جزئیات جلوگیری میکنه؛ همچنین خواندن مطالب را برای دیگران آسونتر میکنه
• فقط یک عنصر را در یک یادداشت چسبان بنویسید
• مقاله ننویسید؛ چند کلمه در هر یادداشت کافی است تا نقاط مهم رو منعکس کنه.

بصری‌سازی با نقاشی و طراحی

تقریباً همه بر این امر واقف اند که نقاشی از کلمات قویتره چرا که از طریق اشکال و طرحها میتونید پیام را بلافاصله با تصاویر منتقل کنید.

بجز زمانی که نیاز به آنالیز دازیم، یکی از دلایلی که بسیاری از مدیران و کارآفرینان زمان خود را در کار با برنامه‌هایی مثل اِکسل هدر میدهند این واقعیته که در قدرت نقاشی، طراحی و تفکر خلاق رو یاد نگرفتند.

باور کنید که شگفت‌زده خواهید شد اگر متوجه بشید که یک طراحی ساده میتونه ایده‌هایی را بیان کنه که بدون استفاده از نقاشی کلمات فراوانی برای بیان آن لازم بود.

بگذارید چند مثال برای شما بزنم:
• چهره‌ای خندان را تصور کنید،
احساسات واقعی را منتقل می‌کند؟

بازگشت